پاسخ خودآزمایی های ادبیات فارسی۲ دبیرستان تا درس ۱۲ تهیه و تدوین : جاوید قربانی
خودآزمایی درس اول:
1:ما را آن ده که آن به . 2 :اعمال و کارهای انسان.
3:به ضربت خوردن حضرت علی(ع) و اسارت ضارب و تاکید مولا بر مدارا کردن با وی.
4: نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را.
5:اگر شعر را از حافظ بدانیم منظور ازپیام آشنا"الهام الهی و الطاف رحمانی"و مقصود از آشنا"خود حافظ"است و چنانچه شعر را گفتهی شهریار بدانیم پیام آشنا"پیامی از حضرت علی(ع)" و منظور از آشنا"شهریار است.
6:آزاده و سرمستم،خود کرده به هامونم رانده است جنون عشق،از شهر به افسونم بیت اشاره به داستان لیلی و مجنون دارد.
خود آزمایی درس دوم:
1: شکست دادن،نابود کردن 2- : الف.که بنشین پیش گرانمایه جفت ب.مرا مادرم نام مرگ تو کرد
3: عناصر ملی، پهلوانی، داستانی 4- تو مرکز فرماندهی سپاه را مطابق آئین نظامی رهبری کن.
5:به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟
که جوابش این است که شیر و نهنگ و پلنگ سواره به جنگ نمی آیند.
ج6:به رستم بر آنگه ببارید تیر تهمتن به او گفت بر خیره خیر// همی رنجه داری تن خویش را دو بازوی و جان بداندیش را
7:-بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخواست // بیامد که جوید زایران نبرد سر هم نبرد اندر آرد به گرد
ج8-:به گرز گران دست برد اشکبوس زمین آهنین شد سپهر آبنوس // چو بوسید پیکان سر انگشت اوی گذر کرد بر مهره ی پشت اوی
خود آزمایی درس سوم:
ج1-:خشمگین شدن (نشان دادن خشم خود) // ج2-:آهنین کوه (استعاره از عمرو) هژبر ژیان (استعاره از علی)
ج3:-زیرا شاعر تحت تاثیر حماسه های ملی، این داستان تاریخی و دینی را با دخل و تصرف در اصل موضوع سروده است. // ج5:بیت سیزده(اله،اژدها)
ج6:زبان مثنوی معنوی ساده و سنجیده است حال آنکه زبان حملهی حیدری رسا وسنجیده نیست،شعر مولوی منطقی است در حالی که حمله ی حیدری از این نظر موفق نیست،شعر مولوی بیشتر جنبهی عرفانی (غنایی)دارد اما شعر باذل جنبه ی پهلوانی و حماسی و موضوع هر دو اثر تقریبا یک چیز است.
خودآزمایی درس چهارم:
ج1:زیرا او می خواهد جایزه ی نفر سوم را-که یک کفش است-ببرد تا آن را به خواهرش بدهد.
ج2:در آن قسمت که خوانواده ها در کنار فرزندانشان هستند و با شیرینی و آب میوه از بچه هایشان پذیرایی میکنند و مادری با دوربین دستی از فرزندش فیلم می گیرد در حالی که علی با آن کتانی کهنه مبهوت فضا شده است.
ج3:به خاطر ایثار،صداقت و معنویت کودکانهی خواهر و برادر
خودآزمایی درس پنجم:
ج1: انسان ، عامل بسیاری از مشکلات خودش هست.( مسبب همهی گرفتاری ها خودمان هستیم)
ج2:مرحله ی دوم تعارف میزبان،وقتی که صاحب خانه اصرار می کند مهمان ها از کباب غاز بخورند.
ج3:الف.استفاده از ضرب المثل های عامیانه و کنایات ب.جزیی نگاری در توصیف ج. اقتباس از آثار ادبی گذشته
ج4:جلو کسی در آمدن: پذیرایی شایسته کردن( شایستگی های خود را نشان دادن) سماق مکیدن:انتظار بیهوده کشیدن برای غذا شکم را صابون زدن:در انتظارخوردن چیزی بودن، چند مرده حلاج بودن:توانایی انجام کاری را داشتن (چقدر کارایی داشتن)
ج5(توصیف سیلی زدن) پنج انگشت دعا گو به معیت مچ وکف ومایتعلق به،برصورت گل انداختهی آقای استادی نقش بست. توصیف قیافهی مصطفی (لات و لوت و آسمان جل و بی دست و پا و پخمه و و تا بخواهیبدریخت و بدقواره)
ج6: واترقیده اند، تک و پوز، کیفور شدن، آسمان جل و پخمه. لات و لوت، فنرش در رفته و . . . // ج7:پیام هر دو این است که مسبب همهی گرفتاری ها خودمان هستیم.
خودآزمایی درس ششم:
ج1:پنج فرزند داشتن محمدولی و عجز و التماس او.
ج2:اوضاع کشور بسیار نامناسب توصیف شده است و نشانگر این است که اربابان به مردم ظلم می کردند و دولت خودکامه ی پهلوی به بیدادگری و استبداد برخواسته بود.
ج3:خلاصی از ادامهی این مأموریت دشوار ، دریافت تشویقی و پاداش به خاطر این کار، پیشگیری از لورفتن قضیه
ج4: شاعر با تکرار این جمله به طور ضمنی به خواننده القا می کند که خاطره ی شوم قتل صغری همیشه در ذهن و خیال گیله مرد وجود دارد.
ج5:محمدولی:نماد انسان های ظالم و وابسته به حکومت و مجری بی اختیار حاکمان // گیله مرد: نماد انسان های ظلم ستیز و مبارز و آزادیخواه// مامور دوم: نماد انسان های ناآگاه و بی اعتنا به سرنوشت دیگران
خودآزمایی درس هفتم:
ج1:نامنظم درو کنید تا خوشه های بیشتری باقی بماند و خوشه چین ها بتوانند بیشتر استفاده ببرند.
ج2: نویسنده مظلومیتی را که در داستان یوسف وجود دارد با داستان سیاوش مقایسه کرده است و می گوید که هر دو در برابر بیگانه ایستادند و بی گناه کشته شدند.
ج3:آفتاب تیغ کشید: کنایه از طلوع کرد خم به ابرو نیاوردن: کنایه از اظهار ناراحتی نکردن پلک هایشان داغ شده: کنایه از نزدیک است گریه کند.
ج4:ماری که از دیشب بر روی قلبش چنبره زده بود.
ج6:ثوابت باشد ای دارای خرمن که گر رحمی کنی بر خوشه چینی // شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چین ها بیاید.
خودآزمایی درس هشتم:
ج1:مثلا در مزرعه سبد کارگران ضعیف و رنجور را پر می کرد و خود را به خطر می انداخت و روپوش کهنهی خود را به پیرزن میداد. // ج2:خشونت و سنگدلی
ج3:آنجا که می گوید من همهی نیرو های بازوانم را در اختیار شما می گذارم اما روانم را به موجود فناپذیری نمی سپارم و آن را برای خداوند محافظت می کنم.
ج4:در آنجا که می گوید وقتی که جسم من را کشتید دیگر کاری از دستتان برنمی آید و پس از آن ابدیت در کار است
ج6: این نکته را که پشت سرگذاشتن سختی ها و مشکلات باعث ارتقای کشور میشود.
خودآزمایی درس نهم:
ج1: سر گردانی در بیابان، خانه خرابی و ویرانی.
ج2:الف.نرون مرد ولی رم نموده است/باچشمهایش می جنگد. ب:دانه های خشکیدهی خوشه ای/ دره ها را از خوشه ها لبریز خواهد کرد.
ج3:سرود های صلح و شادی: وحی الهی چوپانان:پیامبران // ج4:صلح ، فلسطین
ج5:جملهی اول: حاکمان ظالم مرده اند و می میرند اما فلسطین همچنان پایدار می ماند. //جمله ی دوم: با آگاهی و بصیرت و شناخت کامل می جنگد.
خودآزمایی درس دهم:
ج1:دسته ی سطل را تکان می داد، چند بار از یک تا ده را می شمارد.
ج2:الف.چند دسته از بوته های خار،در نقاط بی درخت سوت می کشید. //ب.درخت های خاردار مانند بازوهای طویلی که مسلح به چنگال و مهیای گرفتن شکار باشند،به هم می پیچیدند
ج3:از ستاره ی درخشان و نورانی مشتری که آن را نمی شناخت و آن را همچون یک زخم نورافشان می دید، می ترسید.
ج4:زنی نفرت انگیز با دهانی هم چون دهان کفتار و چشمانی برافروخته از غضب.
خودآزمایی درس یازدهم:
ج1:الف.- تشبیه: گیسوان دلا چون آبشار طلایی میدرخشید . //ب:- استعاره: دلا کلاهش را برداشت و از زیر آن،آبشار طلایی رنگ سرازیر شد.آبشار طلایی استعاره از گیسوان دلا .
ج2:زیرا ارزش واقعی گیسوان دلا خیلی بیشتر از آن مبلغ بود.
ج3:زیرا بدین وسیله متوجه شدند که چقدر نسبت به هم محبت دارند که به خاطر همدیگر از بهترین چیزهای خود گذشتهاند.
ج4:وجود یک حادثه با یک شخصیت اصلی، محدودیت مکان، پرداختن به یکی از ابعاد زندگی. // ج5:ایثار ،عشق
ج6:هر مخلوقی نشانی از خداست و هیچ مخلوقی او را هویدا نمی سازد. // ج7:سرانجام این طور می گوییم که او در همه جا هست،هر جا و نایافتنی است.
ج8: هر دو معتقدند که باید با دیدی نو و تکامل یافته به امور و پدیده ها نگریست.
خودآزمایی درس دوازدهم:
ج1:عیش و مستی // ج2:درویش نوازی: ای صاحب کرامت شکرانه ی سلامت روزی تفقدی کن درویش بینوا را
حسن خلق: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مرورّت با دشمنان مدارا
اغتمام فرصت: ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران،فرصت شمار یار را
ج3: حافظ در بیت-آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا-معتقد است که آسایش و راحتی دو جهان در این است که با دشمنان و مخالفان به نرمی برخورد کرد و این ،مضمون همان آیه است که خدا به موسی(ع)می فرماید:با فرعون ستمگر و طاغی با بیانی نرم صحبت کن؛البته هدف از این ملایمت،اصلاح یا تاثیر گذاشتن بر مخالف است؛ولی در غیر این صورت جایز نیست.
ج4:«اینه ی اسکندر نامه» آیینه ای بوده که اسکندر با همکاری ارسطو بر فراز مناره ی شهر اسکندریه(مصر)ساخته است؛کارش این بوده که از دور کشتی ها را می دیده است،این آیینه،از عجایب هفتگانه ی عالم بوده است.یکی از ویژگی این آیینه این بوده که از آینده خبر می داده است.«دارا»همان داریوش سوم است که در زمان او اسکندر به ایران حمله کرد و او را شکست داد و«دارا»به شمال شرقی ایران گریخت و به دست والی بلخ کشته شد.با مرگ او سلسله ی هخامنشی منقرض شد.
ج5: بهشت // ج6:الهی گلهای بهشت در پای عارفان خار است،جوینده ی تو را با بهشت چه کار است؟ حدیث روضه نگوییم گل بهشت نبوییم.....