بزرگداشت روز پدر




على را وصف، در باور نیاید *** 

 زبان هرگز ز وصفش بر نیاید
على ترکیبى از زیباترینهاست *** 

 على تلفیقى از شیواترینهاست
على راز شگفت روز آغاز ***  

على روح سبکبالى و پرواز


اشاره

سیزدهم رجب، افزون بر شادمانی میلاد شهریار خردورزی و عدالت، با احترام به ارجمندی مقام پدران و سپاس از مهر گسترده ایشان معطر شده است. انتخاب ولادت سرسلسله امامت و پدر دو پیشوای الهی، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به عنوان روز پدر، حریم و حرمت مقام بلند ایشان و شعفناکی این روز را یادآور می‏شود. در این مقاله، با نگاه به آموزه‏های زندگی‏آموز اسلام، از شکوه مقام پدر و احترام بی‏مرز او در معارف دینی سخن آورده‏ایم. گفتنی است در واکاوی این موضوع در آیات و روایات، بیشتر با واژه والدین روبه‏رو هستیم و همراهی و هم‏قدری پدر و مادر در تکریم.

 

.

ادامه مطلب ...

سیزده رجب

شاهنشه نجف

شاهنشهی و شد نجفَت مرکز شاهی

ایوان تو نور است و جهان جمله سیاهی

گر پای کسی در حرمت جای بگیرد

از لطف خریدارشوی تو به نگاهی

من رعْیَتِ مُلک توام ای شاه ولایت

شاهی بنما و بده بر ما تو پناهی

دیوار حرم، سنگ حرم، صحن و سرایت

دل را ببرد تا به خدا، گر که بخواهی

گر قسمت من بوسه به خاک نجف افتد

سخت است بیارم به حرم، بار گناهی

از دور اگر چشم من اُفتد به ضریحت

گویم که بگردم به فدای تو الهی

گمگشته طوفان بلاها به سراغت

آید نشود در دو جهان غرق تباهی

دریا مَثَلِ کوچک بحر کرم توست

می میرد اگر آب ننوشد لب ماهی

از کودکی‌ام حب تو با شیره ی جان داد

مادر به امیدی که که شوم آنچه تو خواهی

یک عمر دلم را به تو بستم که از آن رو

گویی بمن ای شاه، تو هم جزء سپاهی

سروده کمال مومنی 

 

 

تضمین بهشت

سکان زمین و آسمان است علی

سلطان همه جهانیان است علی

گلواژه ی منشق از علی اعلاست

سر چشمه ی فیض بی کران است علی

آوازه ی او ز هفت اقلیم رسد

مشهور به هفت آسمان است علی

سر سلسله خلیل عبادالرحمن
آن بنده ی سر به آستان است علی

برتر ز علی رب جلی خلق نکرد

آقای همه بهشتیان است علی

از بعد نبی بر همه ی مخلوقات

از جانب دوست ارمغان است علی

اول وصی پیمبر اعظم اوست

بر دین رسول روح و جان است علی

شاگرد محمد امین است ولی

استاد همه پیمبران است علی

دستور تمام انبیا در دستش

حق را شب معراج لسان است علی

هستند امامان مبین رهرو او

یعنی که امیر کاروان است علی

همتای امیر عشق تنها زهرا ست

با دخت رسول همزبان است علی

بر هر نبی و ولی ولی الله است

مولای جمیع انس و جان است علی

در نور محبتش پر از جاذبه است

محبوب قلوب شیعیان است علی

بر غیب و شهود حاکم و سلطان است

آگاه ز راز کهکشان است علی

جنت یکی از صنایع دستانش

صنعتگر آفریدگان است علی

ایمان و نماز و اصل اسلام علی است

توحید و معاد عارفان است علی

مفتاح علوم ایزدی در نزدش

دیباچه ی علم لا مکان است علی

این است گواه لا مکان بودن او

یک شب به چهل مکان عیان  است علی

مولا و امام متقین کیست علی است

حقا که امیر مومنان است علی

سلمان که سبو از می منّا نوشید

او ظرف و در آن قطره چکان است علی

میثم سر دار از علی می گوید

با لله می وصل عاشقان است علی

قنبر که غلامی علی منصب اوست

او سالک و پیر راهدان است علی

در مرکز وحی کاتب وحی علی است

بر حامل وحی تر جمان است علی

گنجینه ی مخفی معارف مولاست

آئینه ذات مستعان است علی

تفسیر مبین فطره الله علی است

عشقش به دل پیر و جوان است علی

آیات مبین مدیحه اوصافش

هر سوره و آیه آرمان است علی

قرآن بدون او به قرآن جعلی است

تا ناطق و منطق و بیان است علی

دانید که سرّ اسم اعظم در چیست

اکسیر به رمز کن مکان است علی

در اولُ الاولین عیان کیست علی است

در آخر الآخرین نهان است علی

احسان قدیم و حکم فرمای ازل

مسجود همه فرشتگان است علی

موسای قلندر از علی نیل گشود

بر کشتی نوح پشتوان است علی

عیسا نه به خویش مرده را زنده کند

تجدید حیات مردگان است علی

میزان و قسیم نار و جنت حیدر

آری به صراط میزبان است علی

عنوان علی به چهره ها منقوش است

نامش به رخ موالیان است علی

با این همه مظهر العجائب  بشر است !

یا اینکه خداوند جهان است علی

افتاده بیا که دستگیر تو علی است

بر بازوی نا توان توان است علی

بر سائل خود زکات بخشد به رکوع

با قاتل خویش مهربان است علی

نیروی ولایتش محک بر همگان

بر جمع خلایق امتحان است علی

در روز نبرد تک سوار عرب است

در عرصه صبر قهرمان است علی

خیبر شکن و صف شکن و بت شکن است

هنگام مصاف پهلوان است علی

هر ضربه که می زند به شیطان رجیم

تضمین بهشت جاودان است علی

لشگر عددی نبود در حرب علی

 تشنه به قتال کافران است علی

در معرکه چشم فتنه را کور کند

شمشیر به فرق دشمنان است علی

با خنده مظلوم علی خشنود است

ویران گر ظلم پیشه گان است علی

با اشک یتیم دیده اش بارانی

با قوْتِ فقیر شادمان است علی

قانع به نمک و قرص نانی باشد

با اینکه نعیم آب و نان است علی

آن زاهد شب که شیر روزش خوانند

سالار همه دلاوران است علی

آری سه طلاقه کرد دنیایی را

الحق که امام زاهدان است علی

هر ذائقه با ولای او شیرین است

عطر گل و طعم زعفران است علی

او را نشناخت جز خدا و احمد

از بس که لطیف و دلستان  است علی

آن میر مهیمنی که ما را در حشر

از دوزخیان نگاهبان است علی

روزی که کسی به داد امت نرسد

آنکس که به فکر دوستان است علی

امضای شفاعت است با مهر علی

در حشر جواز مومنان است علی

آرامش شیعیان عا لم مهدی است

آرامش صاحب الزمان است علی

از عدل علی که می توان گفت سخن

جایی که شهید هر زمان است علی

سروده محمود ژولیده

بزرگداشت یاد و خاطر ه ی بزرگ رهبر جهان اسلام، امام خمینی (ره)


8خرداد تا 14 خرداد هفته ی « یزرگ داشت یاد و نام امام راحل» در دانشگاه ها و مدارس را گرامی می داریم.

سال ها می گذرد حادثه ها می آید   انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشیم

این ایّام یاد آور رحلت جانکاه بزرگ رهبر جهان اسلام، بنیانگذار بی بدیل جمهوری اسلامی ایران، ابراهیم بت شکن زمان، حضرت امام خمینی (ره ) است. کسی که با تدوین خط و مشی انقلاب، جهان و جهانیان را متحول کرد و حاصل و نتیجه ی این تحول، پیشرفت چشمگیر ایران سر فراز در عرصه های مختلف علمی و جنبش بیداری اسلامی است که اکنون  غالب نقاط عالم به ویژه حوزه ی عربی را فرا گرفته است. امید است به زودی شاهد ظهور منجی عالم بشریت، حضرت ولی عصر  و سیطره عدالت جهانی آن باشیم.



مکتب عشق

آنکه دامن مى زند بر آتش جانـــم، حبیب است 

     آنکـــه روز افزون نمـــاید درد من، آن خود طبیب است

آنچه روح افزاست، جام باده از دست نگار است   

   نى مدرّس، نى مــربّى، نى‏حکیم و نى خطیب است

سرّ عشقم، رمز دردم در خم گیسوى یار است  

     کـــى به جمع حلقــه صوفىّ و اصحــاب صلیب است؟

از "فتـــوحاتم" نشد فتحىّ و از "مصباح"، نورى   

     هــــر چــــه خواهم، در درون جامــه آن دلفریب است

درد مـــى جـــویند این وارستگان مکتب عشق   

     آنکه درمان خواهد از اصحــاب این مکتب، غریب است

جرعه‏اى مى خواهم از جام تو تا بیهوش گردم   

     هــــوشمند از لـــذّت این جرعه مى، بى نصیب است

مـــوج لطف دوست، در دریاى عشق بى کرانه 

       گــــاه در اوُج فـــراز و گــــاه در عمــــــق نشیب است

الا یا ایها الساقی زمی پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را

 

از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد                          
                            برون سازد ز هستی هسته نیرنگ و دامم را

از آن می ده که جانم را ز قید خود رها سازد                        
                                      بخود گیرد زمامم را فرو ریزد مقامم را

از آن می ده که در خلوتگه رندان بی حرمت                         
                                     بهم کوبد سجودم را بهم ریزد قیامم را

نبودی در حریم قدس گلرویان میخانه                                  
                                   که از هر روزنی آیم گلی گیرد لجامم را

روم در جرگه پیران از خود بی خبر شاید                              
                                   برون سازد از جانم همی افکار خامم را

تو ای پیک سبک باران دریای عدم از من                                 
                                   بدریادار آن دادی رسان مدح و سلامم را

 

بساغر خستم کردم این عدم اندر عدم نامه
به پیر صومعه بر گو به بین حسن ختامم را

نمونه سؤالات

               تست های زبان وادبیات فارسی پیش دانشگاهی (2)

 

 

 

 

 

 

 

  ای مفهوم ( میراث آدمی سخن است )از کدام بیت دریافت می شود؟

1-حذر کن زنادان ده مرد گوی          چو دانا یکی گوی پروده گوی

2-سخن کم گوی تا در کار گیرند       که در بسیار بد بسیار گیرند

3-سخن بسیار دانی اندکی گوی         یکی را صد مگوی صد را یکی گوی

4-بنگر از هر چه آفرید خدای            تا از او جز سخن نماند به جای  

                                                       

    در کدام گزینه هر دو آرایه ی (حسن تعلیل-تشخیص)مشهود نیست ؟

1-تنور لاله برافروخت باد بهار                          که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

2-همچو خاکم تیره در چشم رقیبان ای شگفت          همچو بادم تا رمان از ناکسان درایستم

3-یاسمن خندان خوش زان است کز من غافل است/ یاس من گر دیده بودی یاسمن گریستی

4-چوب را آب فرو می نبرد حکمت چیست ؟   /     شرمش آید ز فرو بردن پرورده ی خویش

 

   در کدام گزینه گزاره بیش از دو جزء اصلی دارد ؟

1-گل های زیبایی در اوایل بهار کاشتیم.

2-درس هایی برای زندگی بهتر بیاموزیم.

3-شعر زمستان از زیباترین اشعار نیمایی خوان ثالث است.

4-هر کس خود را کامل و بی عیب می داند                                                                              گروه ادبیات و زبان فارسی

 

 

 

نیمه ی اول رجب یاد بود ابو ریحان بیرونی

      ابو ریحان بیرونی که بود؟

 ابوریحان محمد بن احمد بیرونی از دانشمندان بزرگ ایران در علوم حکمت و اختر شناسی و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا مقام شامخ داشت، در سال 326 هچری قمری در حوالی خوارزم متولد شده و از این جهت به بیرونی یعنی خارج خوارزم معروف شده. هیچ اطلاعی در باره اصل و نسب و دوره کودکی بیرونی در دست نیست. نزد ابو نصر منصور علم آموخت در 17 سالگی از حلقه ای که نیم درجه به نیم درجه مدرج شده بود، استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصف النهار رادرکاث رصد کند، و بدین ترتیب عرض جغرافیایی زمینی آن را استنتاج نماید چهار سال بعد برای اجرای یک رشته از این تشخیص ها نقشه هایی کشید و حلقه ای به قطر 15 ذراع تهیه کرد. در 9 خرداد 376 بیرونی ماه گرفتگی(خسوفی)رادرکاث(زادگاه ابو ریحان) رصد کرد و قبلاٌ با ابوالوفا ترتیبی داده شده بود که او نیز در همان زمان همین رویداد را از بغداد رصد کن. اختلاف زمانی که از این طرق حاصل شد به آنان امکان داد که اختلاف طول جغرافیایی میان دو ایستگاه را حساب کنند وی همچنین با ابن سینا فیلسوف برجسته و پزشک بخارایی به مکاتبات تندی در باره ماهیت و انتقال گرما و نور پرداخت در دربار مامون خوارزمشاهی قرب و منزلت عظیم داشته چند سال هم در دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر به سر برده، در حدود سال 404 هجری قمری به خوارزم مراجعت کرده، موقعی که سلطان محمود غزنوی خوارزم را گرفت در صدد قتل او برآمد و به شفاعت درباریان از کشتن وی در گذشت و او را در سال 408 هجری با خود به غزنه برد در سفر محمود به هندوستان، ابوریحان همراه او بود و در آنجا با حکما و علماء هند معاشرت کرد و زبان سانسکریت را آموخت ومواد لازمه برای تالیف کتاب خود موسوم به تحقیق ماللهند جمع‌آوری کرد.

           بیرونی به نقاط مختلف هندوستان سفر کرد و در آنها اقامت گزید و عرض جغرافیایی حدود 11 شهر هند را تعیین نمود خود بیرونی می نویسد که در زمانی که در قلعه نندنه به سر می برد، از کوهی در مجاورت آن به منظور تخمین زدن قطر زمین استفاده کرد. نیز روشن است که او زمان زیادی را در غزنه گذرانده است تعداد زیاد رصدهای ثبت شده ای که به توسط او در آنجا صورت گرفته است با رشته ای از گذرهای خورشید به نصف النهار شامل انقلاب تابستانی سال 398 آغاز می شود و ماه گرفتگی روز 30 شهریور همان سال را نیز در بر دارد. او به رصد اعتدالین و انقلابین در غزنه ادامه داد که آخرین آنها انقلاب زمستانی سال 400 بود.

           بیرونی تالیفات بسیار در نجوم و هیات و منطق و حکمت دارد از جمله تالیفات او قانون مسعودی است در نجوم و جغرافیا که به نامه سلطان مسعود غزنوی نوشته، دیگر کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه در تاریخ آداب و عادات ملل و پاره ای مسائل ریاضی و نجومی که در حدود سال 390 هجری به نام شمس المعالی قابوس بن وشمگیر تالیف کرده این کتاب را مستشرق معروف آلمانی زاخائو در سال 1878 میلادی دررلیپزیک ترجمه وچاپ کرده و مقدمه ای بر آن نوشته است. دیگر کتاب ماللهند من مقوله فی العقل اومر ذوله در باره علوم و عقاید و آداب هندیها که آن را هم پروفسور زاخائو ترجمه کرده و در لندن چاپ شده است دیگر التفهیم فی اوائل صناعه التنجیم در علم هیات و نجوم و هندسه. بیرونی هنگامی که شصت و سه ساله بود کتابنامه ای از آثار محمد بن زکریای رازی پزشک تهیه نمود و فهرستی از آثار خود را ضمیمه آن کرد این فهرست به 113 عنوان سر می زند که بعضی از آنها بر حسب موضوع گه گاه با اشاره کوتاهی به فهرست مندرجات آنها تنظیم شده اند این فهرست ناقص است زیرا بیرونی دست کم 14 سال پس از تنظیم آن زنده بود و تا لحظه مرگ نیز کار می کرد به علاوه 7 اثر دیگر او موجود است و از تعداد فراوان دیگری هم نام برده شده است. تقریباٌ‌ چهار پنجم آثار او از بین رفته اند بی آن که امیدی به بازیافت آنها باشد از آنچه بر جای مانده در حدود نیمی به چاپ رسیده است. علایق بیرونی بسیار گسترده و ژرف بود و او تقریباٌ‌ در همه شعبه های علومی که در زمان وی شناخته شده بودند سخت کار می کرد وی از فلسفه و رشته های نظری نیز بی اطلاع نبود اما گرایش او به شدت به سوی مطالعه پدیده های قابل مشاهده در طبیعت و در انسان معطوف بود در داخل خود علوم نیز بیشتر جذب آن رشته هایی می شد که در آن زمان به تحلیل ریاضی درآمدند. در کانی شناسی، داروشناسی و زبان شناسی یعنی در رشته هایی که در آنها اعداد نقش چندانی نداشتند نیز کارهایی جدی انجام داد اما در حدود نیمی از کل محصولات کار او در اختر شناسی، اختر بینی و رشته های مربوط به آنها بود که علوم دقیقه به تمام معنی آن روزگاران به شمار می رفتند ریاضیات به سهم خود در مرتبه بعدی جای می گرفت اما آن هم همواره ریاضیات کاربسته بود از آثار دیگر بیرونی که هنوز هم در دسترس هستند و می توان اینها را نام برد: اسطرلاب، سدس، تحدید، چگالیها، سایه ها، وترها، پاتنجلی، قره الزیجات، قانون، ممرها، الجماهر و صیدنه، بیرونی در باره حرکت وضعی زمین و قوه جاذبه آن دلالیل علمی آورده است و می گویند وقتی کتاب قانون مسعودی را تصنیف کرد سلطان پیلواری سیم برای او جایزه فرستاد ابوریحان آن مال را پس فرستاد وگفت: من از آن بی نیازم زیرا عمری به قناعت گذرانیده ام و ترک آن سزاوار نیست.

نظر پردازی، نقش کوچکی در تفکر او ایفا می کرد وی بر بهترین نظریه های علمی زمان خود تسلط کامل داشت اما دارای ابتکار و اصالت زیادی نبود و نظریه های تازه ای از خود نساخت ابوریحان بیرونی در سال 440 هجری در سن 78 سالگی در غزنه بدرود حیات گفت.

و رسالات ابوریحان بیرونی

کتب

 


ـ در آثارالباقیه (الآثار الباقیه من القرون الخالیه). روز، که بارزترین و اساسی ترین واحد گاهشماری است، موضوع فصل اول است. بیرونی درباره مزایای مبدا‎‎های مختلف تقویم بحث می کند طلوع یا غروب (که بر مبنای افق اند) و دستگاههایی را که از هر یک استفاده می کنند نام می برد. بعد انواع مختلف سال را تعریف می کند سال شمسی، قمری، یولیانی و ایرانی و مفهوم کبیسه را در کار می آورد و در فصل سوم به تعریف تاریخهای مختلف و بحث در آنها می پردازد.

 
ـ قره الزیجات. کتاب مرجعی که استفاده کننده با کمک آن می توانست همه مسائل نجومی زمان خود را حل کند، و در آن تاکید بیشتر بر محسبات علمی است تا مباحثات نظری، و بدین دلیل شبیه «زیج» های اسلامی است. مباحث نظری، و بدین دلیل شبیه «زیج» های اسلامی است. مباحث این کتاب شامل قواعد تقویم نگاری، طول روز، تعیین «خداوندگار» احکامی سال و ماه روز و ساعت؛ مکان متوسط و مکان واقعی خورشید و ماه و سیارات، ساعت روز، عرض جغرافیایی محل، خسوف و کسوف، و شرایط رویت برای ماه و سیارات است.

 
ـ قانون (القانون المسعودی). این کتاب، که در میان آثار نجومی بازمانده بیرونی از همه جامعتر است، جداول عددی بسیاری را که منجمان و احکامیان قرون وسطی برای حل مسائل متعارف خود لازم داشته اند، به تفصیل شامل است، اما در آن بیش از زیجهای معمولی به گزارشهای رصدی به روش به دست آوردن روابط توجه شده است. کتاب به یازده مقاله و هر مقاله به ابواب و فصولی تقسیم شده است.

 
ـ ممرها (تمهید المستقر اتحقیقمعنی الممر). این کتاب به توصیف پدیده های احکامی محتلفی که لفظ ممر (گذر یا عبور) بر آنها اطلاق می شد، اختصاص دارد. وقتی می گوییم سیاره ای از سیاره دیگر عبور می کند، منظور این است که از لحاظ طول سماوی یا عرض سماوی یا فاصله نسبی تا زمین از آن می گذرد.

 
ـ صیدنه (کتاب اصیدنه فی الطب). بیرونی حقیقت را فقط در نوشته های و گفته ها نمی جست، بلکه میل شدیدی به تحقیق مستقیم در پدیده های طبیعی داشت و این کار را گاهی در سخترین شرایط انجام می داد، و این میل او با قریحه ای در ساختن آلات و ابزار و تمایل به دقت در مشاهدات همراه بود. به دلیل علاقه ای که به دقت داشت، و نیز چون می ترسید که در جریان محاسبات دقت لازم را از دست بدهد و نتایج حاصل از رصد را به نتایج حاصل از محاسبات طولانی ترجیح می داد.

 
ـ التفهیم (التفهیم لاوائل صناعه التنجیم). کتابی است درسی در علم احکام نجوم، که بیش از نیم آن به مقدمات موضوع اصلی اختصاس دارد. کتاب هم به فارسی موجود است وهم به عربی، که ظاهرا هر دو صورت آن را ابوریحان خود فراهم کرده است، و در مجموع پنج فصل دارد.

 
ـ اسطرلاب (کتاب فی استیعاب الوجوه الممکنه فی صفعه الاسطرلاب

 
ـ الجماهر (الجماهر فی معرفه الجواهر

 
ـ سدس (حکایه الاله المسماه السدس الفخر

 
ـ تحدید (تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن

 
ـ چگالیها (مقاله فی النسب التی بین الفلزات و الجواهر فی الحیم

 
ـ سایه ها (افراد المقال فی امر الظلال

 
ـ وترها (استخراج الاوتار فی الدائره

 
ـ پاتنجلی.

 
ـ ماللهند.

 

زیباترین

زیبا ترین

زیبا ترین اشیا فرخ ترین اعیان 

                                       از هرچه هست پیدا و ز هر چه هست پنهان

از مرغ ها هزارست از وقت ها سحر گه

                                        از فصل ها بهارست از نوع هاست انسان

از سنگ ها دل دوست از عیشها غم اوست

                                        از تیغ هاست ابرو از دشنه ها ست مژگان

از زیبهاست افسر از طیبهاست عنبر   

                                       از عضو هاست دیده از خلق هاست احسان

از انبیا محمد از شهر ها مدینه  

                                    از شاخه هاست طوبی از باغ هاست رضوان

از بحر هاست آن دل از ابر هاست آن کف 

                                   از روح هاست آن تن از عقل هاست آن جان

                                                   نشاط اصفهانی ( دیوان )

فضیلت لیله الرغائب

در لیلة الرغائب چه بخواهیم؟


از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید. زیرا شبى است که فرشتگان آن را «لیلة الرغائب » مى‏نامند. این نامگذارى به این جهت است که هنگامى که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته‏اى در آسمان‏ها و زمین نمى‏ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع مى‏شوند. آنگاه خداوند بطور غیر منتظره‏اى بر آنان وارد شده و مى‏فرماید: اى فرشتگانم هر چه مى‏خواهید از من درخواست کنید.

فرشتگان عرض مى‏کنند: حاجت ما این است که از روزه‏داران رجب درگذرى. خداوند مى‏فرماید: این کار را انجام دادم.


اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب می نامند.

برخی از مکانها چون بیت المقدس و مکه جایگاه  معنوی خاصی دارند و اعمال در آن مکان ها از پاداش و ارزش ویژه ای برخوردار می باشد. برخی از زمان ها نیز چون سحرگاهان، فجر، شب جمعه، لیلة القدر و ... از چنین ویژگی های خاص بهره مند هستند و خداوند در آیات و ائمه علیهم السلام در روایات، به ارزش و جایگاه ویژه آنها اشاره کرده اند.

ماه رجب از جمله زمانهای خاص به شمار می رود از جمله ویژگی های انحصاری ماه رجب، لیلة الرغائب است. کلمه «رغائب» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش بسیار  می باشد. بنابراین معنای اول «لیلة الرغائب» یعنی شبی که توجه به عبادت و بندگی در آن فراوان است و انسان در این شب تمایل زیادی به رفتن به در خانه خداوند و ارتباط و انس با خالق خویش دارد .

معنای دوم، «لیلة الرغائب» یعنی شبی که در آن عطاء و بخشش خداوند فراوان است و انسانها با رو آوردن به درب پر مهر خداوندی و خاکساری در برابر عظمت حق، شایسته دریافت عطا و بخشش بی کرانه حضرت حق می گردند.

بزرگی و ارزش لیلة الرغائب را می توان در دو جهت زیر بیان کرد:

 1- از این جهت که اصولا شب جمعه، خود دارای ویژگی و ارزش خاصی است و اعمال عبادی فراوانی در آن وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات با قاضی الحاجات است.

2-ماه رجب اولین ماه از ماههای حرام (ماه های حرام عبارتند از: رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و رحمت الهی در این ماه در حال ریزش و نزول است، به همین جهت این ماه را رجب الاصب گویند، چون «صب» به معنای ریختن است

پس لیله الرغائب، اهمیت و بزرگی شب جمعه و ماه رجب هر دو را در خود جمع نموده، و ارزشی دو چندان دارد.

از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید. زیرا شبى است که فرشتگان آن را «لیلة الرغائب» مى‏نامند. این نامگذارى به این جهت است که هنگامى که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته‏اى در آسمان‏ها و زمین نمى‏ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع مى‏شوند. آنگاه خداوند بطور غیر منتظره‏اى بر آنان وارد شده و مى‏فرماید: اى فرشتگانم هر چه مى‏خواهید از من درخواست کنید.

اشعار لری با موضوع انتظار

 

شعری از حاج فریدون داوری در مورد امام زمان (عج)

 

تاریخ : چهارشنبه 20 مهر1390

وقتی که موقش ایبو صاحب زمون ایایه

عالم بهار ایبو دنیا وجون ایایه

وچهار مدورعالم بنگ اذون ایایه

تموم اهل عالم واالامون ایایه

یا مهدی ادرکنی دل وزبون ایایه

ظلم ایروه وریشه عدل ومیون ایایه

قربون ذوالفقارش کافر کشون ایایه

ایمره قحط سالی گندم برون ایایه

مثل زمون مولا خیبر گشون ایایه

وقت ظهورش عیسی واسمون ایایه

هر کس که لایقش بو وجمکرون ایایه

بسیجیل ولایت قشون قشون ایایه

خیمه ایزنن ودلل سرتک ستون ایایه

روزی که تکسوار حیدر نشون ایایه

دوباره روز مردی وغیرت کشون ایایه

صحرا همش گل ایبو بلبل وخون ایایه

او روزحرف دلل وسر زبون ایایه

اردل بییم ومهدی وهر مکون ایایه

قربون ذولفقارش کافر کشون ایایه

ایل احساس

ایل احسام وبار بی قرارم تا بیی              دشت جونم سی عزیزم گل بکارم تا بیی

ای مو قربون قرارت بی قرارم تا بیی             چینی احساسم اشکهس دردوبارم تا بیی

دلم بردن ایل لیلی خو نیارم تا بیی             عید نوروز بهار،بی بهارم تا بیی

سی صیاد غم نشهسه من کشارم تا بیی        چی بهونی بی خلال بی مال بارم تا بیی

سرو باغ ارزومی ،سی تو مندم منتظر            پشت ورد انتظارم انتظارم تا بیی

ای مو قر بون قرارت                                   بی قرارم بی قرارم تا بیی

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

شعر

                                            نا خدای لحظه های ماتمیمیم

در کنار هم ولی دور از همیم                                 آه با هم واقعا نا محرمیم

با شما حرف دلم را می زنم                                  ما فقط در سست عهدی محکمیم

گاه گاهی سر خوش و شادیم لیک                      نا خدای لحظه های ماتمیم

در میان  آمد و  شد هایمان                                 مثل تاریکی و دریا مبهمیم

گرچه از اسباب آسایش پر یم                          خالی اما از دل و بی همدمیم

لاف عشق و مهر ورزی می زنیم                      راستی ، با این همه ،  ما ادمیم؟

سنگ از دل سنگی ما خسته است                در خیال  خام خود چون شبنمیم 

آنقدر بی اعتمادی بین ماست                 چون غزال از سایه ی هم می رمیم              21/4/ 81 ده شب

 

  انجمن ادبی- گروه زبان و ادبیات فارسی

سال روز آزادی خرمشهر

 


شهر من ، خرمشهر

دیده ام، تن های بی سر را به خاک
سینه ها دیدم فراوان، چاک چاک
آسمان، در چشم یاران تنگ شد
مسجد و محراب از خون، رنگ شد
سنگ و خاک جاده با خون شسته ایم
زیر آوار، آشنایان جسته ایم
این همه بیداد، آخر بگذرد
زخم تیر و تیغ و خنجر بگذرد
شهر من! ای شهر پر آوای درد
ای نشان پایداری در نبرد!
زیر هر گامی شقایق کاشتیم
تا که این پرچم فرا افراشتیم
قلب تاریخ زمینی شهر من!
غرقه در خون این چنینی شهر من!

 

گرامی می داریم یاد و خاطره ی دلیر مردانی را که با اهداء ارزشمندترین گوهر وجودی خویش، برگ زرینی بر افتخارات ایرا و ایرانی افزودند.

مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است؛ چرا که مردم این شهر در حالی به مبارزه با دشمن پرداختند که از پیش برای این تهاجم و تجاوز آمادگی نداشتند. آنها با سلاح عزم و ایمان به مکتب و عشق و علاقه به میهن اسلامی شان، با دست خالی چنان مقاومت کردند که در تاریخ، بی نظیر ماند. به اعتقاد کارشناسان نظامی، مقاومت بی سابقه ای که در خرمشهر انجام شد، هرگز با دیگر مقاومت ها قابل مقایسه نیست. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است. از این رو، سوم خرداد و فتح این شهر، آیینه گویایی از تاریخ و جغرافیای دفاع مقدس و جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه این امت است.

روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست بعثیان است. فتح خرمشهر، موجب برانگیختگی احساسات و عواطف پاک ملت ایران شد و هم دلی و وحدت را میان اقشار ملت پدید آورد. حماسه شگرف آزادسازی خرمشهر، پیروزی سروقامتانی را پدید آورد که با فتح آفرینی خود، نهایت ایثار، اوج مظلومیت، انتهای پاک بازی و منتهای توکل را رقم زدند. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است.

فتح خرمشهر موجب سرشکستگی صدام و نیز تلخ کامی حامیان قدرتمند وی شد. صدام و نظامیان بعثی، همه همت، توان و تدبیر خود را برای حفظ اشغال خرمشهر، از آغاز تصرف آن به کار گرفتند و این شهر را به گمان خود به دژی نفوذناپذیر تبدیل کرد. این کار با کشیدن حصارهای دفاعی متعدد به دور این شهر، ساختن خاکریزهای دفاعی گسترده، ویرانی خانه های مردم و ایجاد میدان های مین صورت گرفت. بعثیان حتی فکر مقابله با عملیات هوایی نیروهای ایرانی را نیز کرده بودند. بر این اساس، هر جا زمینی مساعد برای فرود آمدن نیروها از هوا بود، آن ناحیه را با کاشتن عمودی تیر آهن برای اقدام نظامی از آسمان ناممکن ساخته بودند. همه این اقدامات، نشان از عزم جدی صدام برای در اختیار داشتن این شهر داشت. او حتی در نقشه های منتشر شده خود، نام این شهر را عوض کرد و آن را «مُحمّره» نامید.

پس از 23 روز نبرد شبانه روزی رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس و درست هنگامی که آنان به فتح خرمشهر نزدیک می شدند، صدام همچنان به تقویت نیروهای خود در این شهر می پرداخت و برای جلوگیری از پیروزی قطعی سپاه اسلام، سربازان جدیدی را وارد خرمشهر می کرد، به گونه ای که بیشترین اسیران عملیات بیت المقدس، از داخل شهر خرمشهر به اسارت گرفته شدند. به اسارت درآمدن حدود دوازده هزار نفر از نظامیان بعثی در این شهر، از اراده جدی صدام برای برافراشتن پرچم دشمن بر بالای خانه های این شهر خبر می دهد. پس از فتح خرمشهر، صدام احساس کرد جنگی که آغاز کرده بود تا انقلاب اسلامی را از پای درآورد، موجب سستی حکومت وی شده است و اشغال سرزمین ایران، حتی امکان کشانده شدن جنگ را به خاک  

کشورش در پی دارد



 

انجمن ادبی گروه زبان و ادبیّات فارسی